آموزش عالی در سالهای اخیر گسترش سریعی یافته است. افزایش ظرفیتهای آموزش عالی از طریق ایجاد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در کلیه استانهای کشور موجب افزایش قابل ملاحظه عرضه فارغالتحصیلان دانشگاهی شده است. عدم هماهنگی بین تعداد دانشآموختگان رشتههای دانشگاهی و فرصتهای شغلی موجود در بخشهای مختلف اقتصادی، بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی را تشدید کرده است. این ناهماهنگی، نهتنها موجب افزایش نرخ بیکاری دانشآموختگان شده بلکه منجر به عدم ارتباط بین رشتهی تحصیلی بسیاری از شاغلان این گروه با حوزهی فعالیت آنان نیز شده است. اصلاح سیاستهای آموزشی و اشتغالزایی تنها زمانی امکانپذیر است که براوردهای کمی که معرف این ناهماهنگیها است، ارائه شود. بنابراین هدف این تحقیق، ارائه براوردهایی است که معرف وضعیت نیروی کار فارغالتحصیلان دانشگاهی از جنبههای مختلف باشد.