از آنجایی که طول مدت بیکاری افراد از دادههای گردآوری شده از نظرسنجی نیروی کار استخراج میشوند، ممکن است بسیاری از پاسخدهندهگان از اظهار اطلاعات صحیح خودداری کنند و لذا طول مدت بیکاری خود را رُند کنند. اظهارات غیر صحیح ممکن است به صورت غیرعمدی به دلایل مختلف مانند فراموشی و یا به صورت عمدی به دلیل نزدیک بودن به یک مقدار جنبی رخ دهد که در این صورت اطلاعات ثبتشده غیردقیق هستند و این باعث نابهنجاری در اطلاعات میشود.
از سوی دیگر از جمله پرسش مهم برای به دست آوردن طول مدت بیکاری «چه مدتی است که در جستجوی کار هستید؟» است که پاسخ تنها به صورت تعداد سال و ماههای بیکاری قابل بیان است و از آنجایی که تعداد روزها قابل ثبت نیست فردی که کمتر از یک ماه بیکار بوده است طول مدت بیکاری خود را ممکن است به یک ماه رُند کند، بنابراین میتوان گفت پرسشنامه نیروی کار نیز بر رُندشدن طول مدت بیکاری تأثیرگذار است و در نظر نگرفتن این خطا حاصل از رُندشدن یا انباشتگی بر عدم صحیح بودن نتایج به دست آمده تأثیرگذار خواهد بود. از طرفی فردی که در وضعیت بیکار باشد، ممکن است به وضعیت اشتغال یا غیرفعال انتقال پیدا کند. در این وضعیت طول مدت بیکاری با مدلهای مخاطرههای رقابتی تحلیل میشوند که دو علت رقیب، اشتغال یا غیرفعالشدن هستند که برای تبدیل وضعیت فرد بیکار با یکدیگر رقابت میکنند. در حالت کلی هدف از این مطالعه ارائه مدل مناسب برای جلوگیری از خطاهای حاصل از رُندشدن دادههای خوداظهارشده از جمله طول مدت بیکاری و بررسی تأثیرگذاری متغیرهای کمکی سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، محل اقامت و تعداد اعضای خانوار بر طول مدت بیکاری رُندشده با استفاده مدلهای مخاطرههای رقابتی است که با روشهای شبیهسازی شده و همینطور اجرای مدلها روی دادهها نتایج حاکی از مناسب بودن مدلهای ارائه شده برای چنین دادههایی است.