بر اساس اهداف توسعه پایدار، برای پایان دادن به فقر و کاهش نابرابریها، دستیابی کشورها به پوشش همگانی سلامت امری ضروری است. دستیابی به پوشش همگانی سلامت شامل حفاظت مالی عادلانه، دستیابی به خدمات مراقبت و درمان ضروری، دسترسی به دارو و واکسن ایمن، اثربخش و باکیفیت و مقرونبهصرفه ضروری است. پوشش همگانی سلامت دسترسی به خدمات سلامت با کیفیت برای تمامی افراد جامعه بدون ریسک تحمیل مخاطرات مالی به خانوار می باشد. مردم برای ارتقا و بازگرداندن سلامت خود در صورت بیماری مجبور به استفاده از خدمات سلامت و به عبارتی خرید آن خدمات هستند. بخشی از درآمد خانوار در همه جوامع دنیا صرف هزینههای مرتبط با سلامت میشود. مقدار این سهم و توزیع آن در جوامع نشاندهنده تحمیل بار مالی سلامت به جوامع است. بیماری و ناخوشی نهتنها بر روی کیفیت زندگی افراد بلکه بر خانواده آنها با بر هم زدن تعادل بین درآمد و هزینههایشان تأثیر میگذارد. امروزه نبود محافظت مالی افراد در برابر هزینه های سلامت بهعنوان یکی از مشکلات نظامهای سلامت شناخته شده است. پرداخت از جیب برای خدمات سلامت می تواند بار مالی سنگینی را به خانوار وارد کرده و آنها را با هزینه های کمرشکن روبرو کند یا در برخی مواقع در خانوارهای فقیر و با درآمد غیرمنظم آنها را به زیر خط فقر برده یا فقیرتر نماید.
در این مطالعه با فرض اینکه خانوارهای دارای کودک و نوجوان به دلیل اینکه ضرورت تأمین سلامتی این گروه سنی را بر عهده دارند، ممکن است متقبل هزینههای بیشتر برای سلامت بشوند، روند هزینههای سلامت و شاخص های محافظت مالی در این خانوارها (پرداخت از جیب، مواجهه با هزینه کمرشکن و مواجهه با هزینه فقرزا) در مقایسه با سایر خانوارها طی سال های 1390 الی 1396 مورد بررسی قرار گرفته است.
بهمنظور بررسی شاخص های محافظت مالی از دادههای هفت سال مطالعه هزینهدرآمد مرکز آمار ایران استفاده گردید. این مطالعه هر ساله به وسیله مرکز آمار ایران اجرا می گردد و در آن اطلاعات مربوط به هزینه و درآمد بین 37000 تا 40000 خانوار ایرانی گردآوری میشوند. ابزار مورداستفاده در این طرح پرسشنامه هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران است که شامل چهار قسمت اصلی (خصوصیات اجتماعی اعضای خانوار، مشخصات محل سکونت و تسهیلات و لوازم عمده زندگی، هزینههای خوراکی و غیرخوراکی خانوار و درآمدهای خانوار) و 13 ماژول برای هزینههای خانوار است که دو تا از آنها مرتبط با خدمات سلامت است. دادههای این پیمایش با استفاده از مصاحبه با سرپرست خانوار یا یکی از اعضای مطلع خانوار به دست میآید. هزینههای سلامت شامل هزینههای خانوار برای دارو و محصولات پزشکی، خدمات سرپایی، خدمات دندانپزشکی، خدمات پیراپزشکی و خدمات بیمارستانی است. دادههای مربوط به خدمات سرپایی و خدمات بستری با یک دوره یادآوری به ترتیب یکماهه و یکساله پرسیده میشوند. برای بررسی هزینههای سلامت براساس قیمتهای ثابت از شاخص قیمت مصرف کننده برای خانوارهای شهری و روستایی با در نظر گرفتن سال 1390 بهعنوان سال پایه استفاده شده است. جهت پنجک بندی خانوار نیز خانوارها بر حسب هزینههای مصرفی مرتب شده و هر بیست درصد بهعنوان یک پنجک انتخاب گردید.
با توجه به آنکه در محاسبۀ شاخص هزینههای کمرشکن سلامت روش یکسان وجود ندارد، محاسبۀ شاخص هزینههای کمرشکن سلامت در این گزارش براساس دو روش پیشنهادی سازمان جهانی بهداشت و روش پیشنهادی بانک جهانی برای رصد اهداف توسعه پایدار استفاده شد.
به منظور بررسی شاخص های حفاظت مالی در خانوارهای دارای کودک و نوجوان خانوارهای مطالعه به چهار گروه دارای کودک زیر 5 سال، دارای کودک و نوجوان 5 تا 18 سال، دارای فرد نوجوان زیر 18 سال و دارای افراد بزرگسال بالای 18 سال (بدون کودک و نوجوان) تقسیم گردیدند. شاخص های مرتبط با محافظت مالی خانوار هم در سطح کل جمعیت، به تفکیک سطح کل جمعیت (سالانه)، محل سکونت خانوار (سالانه) و پنجکهای هزینهای ارائه گردیدند.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که پرداخت ازجیب برای خانوارهای دارای کودک و نوجوان همانند سایرخانوارها طی سالهای مورد مطالعه افزایش یافته است. بر خلاف فرضیه مطالعه ما پرداخت از جیب برای خدمات سلامت و مواجهه با هزینه های کمرشکن سلامت در خانوارهایی که دارای افراد بزرگسال بوده و کودک و نوجوان ندارند، بیشتر از خانوارهای دارای کودک و نوجوان می باشد. علاوه بر این نتایج این مطالعه حاکی از این می باشد که اجرای طرح تحول در سال 1393 هم به اهداف خود مبنی بر کاهش پرداخت از جیب خانوارها و مواجهه آنها با هزینه های کمرشکن دست پیدا نکرده است.
بهطور کل نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که باوجود اقدامات متعدد انجامشده از جمله بیمه رایگان افراد و افزایش دسترسی جامعه به خدمات سلامت پس از اجرای طرح تحول سلامت، محافظت مالی خانوارهای مورد مطالعه آنگونه که مدنظر دولت بوده است، اتفاق نیفتاده است و اقدامات جامعتر و نظاممندتری لازم است. این اقدامات میتواند شامل استراتژیهایی همچون افزایش آگاهی مردم در خصوص خدمات تحت پوشش بیمه و ارائهشده در مراکز دولتی، افزایش آگاهی مردم در خصوص رویههای تسهیم هزینهها و فرانشیزها، تقویت نظارت بر بخش خصوصی و کنترل دریافت زیرمیزی، تقویت نظام ارجاع و پزشک خانواده و بازنگری در قوانین توزیع و نرخگذاری داروها باشد. درهرحال بهبود محافظت مالی نیاز به تفکر دقیق در خصوص طراحی و پیادهسازی سیاستهایی خاص و منحصربهفرد در حوزه تأمین مالی دارد و لازم است که از این امر مطمئن شد که این سیاستها و خطمشیها با سیاستهای کلی بخش سلامت همراستا و همسو هستند. یکی از مهمترین راهکارهای ارتقای حفاظت مالی انتقال وجوه پرداخت از جیب ثروتمندان و اقشار مرفه جامعه به صندوقهای بیمهای در قالب پیشپرداخت و متناسب با سطح درآمد افراد و باز توزیع آن در جامعه میباشد.