نمایههای تغذیهای عموماً به عنوان معیار پیشرفت در برنامههای توسعه جامعه به کار میروند. در واقع سیاستگذاران و برنامهریزان هر کشور از این نمایهها برای ارزیابی وضعیت موجود و برنامهریزی برای نیل به وضعیت مطلوب از طریق شناسایی و ریشهیابی مشکلات تغذیهای و انجام مداخلات بههنگام، خاصّه در گروههای در معرض خطر سوءتغذیه، بهرهمند میشوند. در میان گروههای در معرض خطر، بیتردید کودکان، به عنوان سرمایههای اصلی جامعه، اهمیت ویژهای دارند. سوءتغذیه در دوران کودکی نه تنها از طریق تضعیف دستگاه ایمنی و افزایش ابتلائات به انواع بیماریهای عفونی گوارشی و تنفسی و بالا بردن آمار میرایی کودکان موجب تحمیل هزینههای گزاف بر بدنه اقتصاد جامعه میشود بلکه با زمینهسازی برای ابتلا به انواع بیماریهای غیرواگیر نظیر چاقی، بیماریهای قلبی-عروقی و دیابت در بزرگسالی، آسیب جدّی به نیروی کار و تولید و نیز سنگینتر شدن بارِ بیماریها در جامعه را نیز سبب میگردد.
سوءتغذیه ماحصل عدم توازن میان نیاز بدن به انرژی و مواد مغذی و تامین آنها از طریق مواد خوراکیست یعنی گسترهای که یک سر آن کمبود و سرِ دیگر آن، بیشبود انرژی و یا مواد مغذی است. از هنگامی که این عدم توازن آغاز میشود تا زمان تبدیل آن به بیماری بالینی امکان دارد ماهها و گاه سالها طول بکشد، دورهای که ممکن است علائم بالینی واضح وجود نداشته باشد اما سوءتغذیه اثر مخرّب خود را بر یاختهها و اندامهای بدن اعمال میکند. در کودکان این دوره معمولاً (و نه همیشه) به شکل اختلالات رشد تظاهر مییابد و بسته به طول مدّت سوءتغذیه ممکن است وزنگیری و یا رشد قدّی کودک از روند طبیعی خارج شود.
از سویی دیگر، روند پُرشتاب افزایش شیوع اضافهوزن و چاقی (یعنی روی دیگر سوءتغذیه) به ویژه در کودکان بسیار نگرانکننده است. نظر به این که ممکن است حدود نیمی از کودکان چاق همچنان با فربهی وارد دوران بزرگسالی شوند و با توجه به ارتباط مستقیم چاقی با افزایش میزانهای میرایی و ابتلا به انواع بیماریها همچون مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2، اختلال چربیهای خون، بیماریهای قلبی-عروقی، پُرفشاری خون، نشانگان تخمدان پلیکیستی، بیماریهای تنفسی، آسیبهای استخوانی، مشکلات روانی و انواع بدخیمیها، اهمیّت اقدامات پیشگیرانه در دوران کودکی دوچندان میشود.
و سرانجام، وضعیت تغذیه خانوارها و به تبع آن کودکان در عین آن که از نظام ارائه خدمات بهداشتی کشور تاثیر میپذیرد، به درجاتی از تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نیز متأثّر میشود. بنابراین، ارزیابی منظّم وضعیّت تغذیهای کودکان از یک سو و پایش، ارزشیابی و تحلیل روند تغییرات آن از دیگر سو برای بهینهسازی نظام ارائه خدمات بهداشتی و طراحی و مداخلات بههنگام بیاندازه ضرورت دارد. گزارشی که اینک پیش چشم شما گشوده است حاصل همکاری و تلاش تنی چند از پژوهشگران انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور با مدیران و کارشناسان دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در راستای تحلیل روند تغییرات وضعیت تغذیهای کودکان ایران با استناد به دادههای پیمایشهای ملّی سلامت و تغذیه در سه دهه گذشته است. امید آن میرود یافتههای این پژوهش برای سیاستگذاریهای بعدی و در نهایت بهبود وضعیت تغذیهای کودکان میهن عزیزمان، ایران، به کار آیند.