امروزه مدیران سطوح عالی سازمانها با دو موضوع عمده و اساسی روبرو هستند و وظیفه آنها روشن کردن این دو موضوع است که «چه باید بکنیم؟» و «چگونه باید انجام بدهیم؟». برنامهریزی استراتژیک عامل بسیار مهمی در پاسخگویی مدیران سطوح عالی سازمانها به این دو موضوع است. برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که مدیران به وسیله آن وظیفه یا مأموریت اصلی سازمان را ترسیم میکنند و ابزاری که برای رسیدن به این مأموریت لازم است را فراهم میسازند. این نوع برنامهریزی معمولاً توسط سطوح عالی مدیریت انجام میگیرد و مدیران سطوح عالی مسئول ترسیم آینده سازمان هستند. افق زمانی برنامهریزی استراتژیک یک افق بلندمدت است که معمولاً تا چهار سال را ترسیم میکند. بنابراین چنین برنامهریزی با خصوصیات عدیده خود، مدیران را ملزم به این امر مینماید تا بیندیشند که جایگاه سازمان در آینده کجاست، زیرا این نوع برنامهریزی زمینه اساسی را برای تمامی برنامههای دیگر در تمام سطوح مختلف ترسیم میکند. به علت اهمیت ویژه برنامهریزی استراتژیک، مدیران سطوح عالی، کمیته ویژهای برای بررسی و پشتیبانی مراحل مختلف برنامه تشکیل میدهند تا اعضای آن در تصمیمگیریها و ترسیم اهداف سازمان، مدیران را یاری دهند. برنامهریزی استراتژیک، تلاشی منظم و سازمانیافته برای انجام تصمیمگیریها و مبادرت به اقدامهای بنیادی است که به موجب آن، پرسش در این خصوص که یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه کارهایی را انجام میدهد و چرا این کارها را انجام میدهد، پاسخ داده میشود. اهمیت برنامهریزی استراتژیک از توانایی آن در کمک به سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی و جوامع برای ارائه عکسالعمل مؤثر نسبت به اوضاع تغییریافتهای که پیرامون آنها را حاطه کرده است، ناشی میشود. در گذشته نزدیک، نه تنها در محیطهای سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی و جوامع، تغییرات شگرف به وقوع پیوسته، بلکه احتمال میرود که تحولات دیگری نیز در آینده رخ دهد. برنامهریزی استراتژیک یکی از راههای کمک به سازمانها و جوامع برای برخورد مناسب با تغییر اوضاع و احوال جهان است. این امر میتواند به سازمانها و جوامع در تنظیم و حل مهمترین مسایل و مشکلات کمک کند. برنامهریزی استراتژیک به سازمانها کمک میکند تا نقاط قوت خود را بازشناسند، از فرصتها و موقعیتهای مهم استفاده کنند و در عین حال بر ضعفها و تهدیدهای خود فایق آیند یا آنها را به حداقل ممکن کاهش دهند. همچنین برنامهریزی استراتژیک به سازمانها و جوامع کمک میکند تا در دنیایی که به مراتب چهرهای خصمانهتر پیدا کرده، بسیار کارسازتر عمل کنند. مرکز آمار ایران بهعنوان یکی از مراکز مهم و استراتژیک کشور در تهیه و تولید آمار و اطلاعات به منظور دستیابی به اهداف خود و نیز سازگاری با محیط متلاطم و غیر قابل پیشبینی و جهتگیری آینده نیازمند اجرای برنامهریزی استراتژیک است تا مدیران این مرکز قادر باشند برای نیل به اهداف تعیینشده به شکل استراتژیک تفکر و اقدام کنند. پژوهشکدهی آمار با توجه به رسالت خود در زمینهی اجرای طرحهای پژوهشی با هدف تحلیل آمار و اطلاعات، اجرای طرح پژوهشی «بررسی تجارب و فعالیتهای 10 سازمان آماری برتر (پیشرو) جهان در حوزه برنامهریزی استراتژیک و مقایسه آن با مرکز آمار ایران همراه با ارایه الگویی مناسب» را در دستور کار خود قرار داد، که اجرای آن در بهمن ۱۳۸۸ آغاز شد و گزارش نهایی آن اکنون در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. طرح پژوهشی حاضر به بررسی تجارب و فعالیتهای 10 سازمان آماری برتر جهان در حوزه برنامهریزی استراتژیک شامل سازمانهای آماری کشورهای آمریکا، آلمان، سوئیس، هلند، دانمارک، نروژ، فنلاند، مجارستان، ایرلند و کرواسی میپردازد و برنامهریزی استراتژیک این سازمانها را از جنبههای گوناگون اعم از چشمانداز، مأموریت، اهداف بلندمدت، استراتژیها، اهداف کوتاهمدت، شاخصهای عملکرد و مباحث مربوط به کیفیت مورد بررسی قرار میدهد. مجری این طرح پژوهشی آقای رضا خلخالی بوده است.